به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، مرضیه عاصی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی در یادداشتی آورده است:
چقدر روایت نکردیم و دشمن کرد؟! چقدر در خواب غفلت ماندیم و دشمن بیدار ماند؟! چقدر در حواشی ماندیم و مشغول مسائل فرعی شدیم و دشمن وارد مسائل اصلی شد و به جای ما تصمیم گرفت؟! چقدر کجروایتها جای روایتهای واقعی قرار گرفت؟! چقدر بهشتیها، رجاییها، باهنرها، حاج قاسمها و... را روایت نکردیم تا دشمن جای شهید و جلّاد را عوض کرد. اکنون در این برهه از زمان تکلیف ما چیست؟
اکنون که آهنگ نقاره خانه شهدای عزیزمان، به صدا درآمده و ما را از خواب غفلت بیدار کرده است، برای ادامه راهشان، باید گفتمان آنها و الگوی مدیریت کمنظیرشان را به دنیا مخابره کنیم. گفتمان آن مردان خدا چه بود؟ آنها خود را درگیر مسائل حاشیهای، محدودیتها، طعنهها، تهمتها و دشمنیها نمیکردند، به فرموده رهبر فرزانهمان در پیام تسلیت رئیسجمهور و همراهانش، " رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثه تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد." آنها قهرمانان شجاع قدرتمندی بودند که باید برای افراد جامعه تصویر شوند.
حرکت به سمت ظهور وابسته به حیات مادی آدمها نیست، بلکه حیات اجتماعی و جریانها و گفتمان آنها مهم است، بنابراین وقتی انسانهای خدوم و مخلص شهید میشوند، قدرت جریانسازی و حیاتبخشی اجتماعیشان بیشتر میشود.
گفتمان خادمالرضا، برقراری عدالت و از بین بردن فقر و محرومیت زدایی از مناطق محروم بود و تا آخرین لحظه حیاتش خودش را به این مناطق رساند و فدایی این راه شد، ما الآن باید علاوه بر حفظ وحدت و انسجام کامل، در راه اعتلای فرهنگ و گفتمان این شهید گام برداریم و از شیطنتبازیها و صدای بوق و کرناهای دشمن نهراسیم و از القای ناامیدی و آشفتگی کشور از طرف آنها پا پس ننهیم و با نیرویی مضاعف در میدان کارزار تبیین و عمل، صبورانه و شجاعانه بایستیم که"وَاللهُ مَعَالصّابرینَ".
مسیر، پیچیدگی های عجیبی دارد و مستقیم نیست، این همان صراط است که استقامت می خواهد و آنها مصداق "صِراطَ الَّذینَ اَنعَمتَ عَلَیهِم" شدند. شهادت در روز ولادت امام رضا علیه السلام برای خادمالرضا نشان از "نعمت ولایت" در وجودش بود. او شهید بود که شهید شد، پس قدر نعمت ولایت را بدانیم و مانند شهدای عزیزمان سوار بر کشتی ولایت بشویم که همه سعادت ها در کشتی اوست.
این برهه از زمان، عصر معجزات واضح و شفاف نیست، بلکه عصر معجزات چند بعدی است، عصر ابراهیم نیست که به آتش برود و آتش سرد شود؛ عصر عیسی نیست که مرده زند شود و عصر موسی نیست که عصایش اژدها شود و طناب های ساحران را ببلعد و یا بر دریا افکند و از نیل گذر کند، عصر ما عصر عصارههاست.
عصاره همه عصرهاست، یعنی بهترینِ هر عصری در عصر ما هست عصر ما ترکیب اعصار است پس از آتش زنده برخواهند گشت ، مردهها حیات می یابند و از نیلها عبور خواهند کرد، اما فقط صاحبان بصیرت توان ادراک ترکیبی و عصارهای امروزی را دارند، پس بصیرتافزایی کنیم.
معادله حرکت جریان اسلام فرای محاسبات مادی ماست. صف اول و آخر ندارد. هنرمندان صاحبمقام را خدا به ما نشان داد. صف اولیهایی که وابسته شأنیتها، قدرتها و ثروتها نشدند؛ در معرض بالاترین جاذبههای نفسانی و دنیایی قرار گرفتند، اما جاذبه ایمان توحیدی آنها بر همه چیز غلبه کرد.
اینان با زیستشان معنای حقیقی مجاهد زاهد را برای ما روایت کردند. زهد در کنج عزلتگزیدن یا وابسته دنیا نشدن نیست، زهد در دل حرکتهاست. جاذبهها و امکانات را ببینی و توقف نکنی، مقصد را ببینی و حرکت کنی. در جاده جاذبهها هم باشی، دچار سکون نمیشوی، پس فریفته زخارف دنیوی نشویم تا از قافله شهدا عقب نیفتیم.
انتهای پیام